به گزارش صدای بورس ، کشور در حال طی کردن یکی از بدترین وضعیتهای خود در بازار سکه و ارز است که این شرایط با جهشهای ناگهانی و ضربهای در سالهای اوج تحریم قابل مقایسه است و سیگنالهای نگرانکنندهای از بازگشت ترامپ به کاخ سفید و بازگشت تحریمهای جدید آمریکا و اروپا، جنگ و... همگی این نگرانی را ایجاد میکند که وضعیت اقتصاد کشور به کدام سمت در حال حرکت است و ابزارهای محدود دولت برای رفع این نگرانیها چیست؟
برای ترسیم وضعیت بازارهای ارز و طلا در نمودار همراه آمار رشد قیمت در بازه یک ماهه و شش ماهه منعکس شده است.
بر اساس آمارها در بازه یک ماهه گذشته، قیمت دلار ۱۱ درصد معادل ۸ هزار تومان رشد را تجربه کرده که در مقایسه با رشد قیمت ارز رسمی بعد از حذف سامانه نیما، رقم قابل قبولتری است، اما دلار در بازه شش ماهه بیش از ۴۰ درصد رشد را تجربه کرده و اگر فرض کنیم این روند به همین منوال و با همین شیب ادامه یابد، خرداد ماه قیمت دلار به حدود ۱۲۰ هزار تومان خواهد رسید.
قیمت هر سکه بهار آزادی در یک ماه گذشته ۶.۵ درصد و در شش ماه گذشته ۴۸ درصد رشد را تجربه کرده و این در حالی است که سکه امامی نیز تقریبا روند مشابهی را پشت سر گذاشته است. اما نیم سکه در شش ماه گذشته بازدهی ۷۵ درصدی داشته و طلای ۱۸ عیار نیز ۵۷ درصد افزایش قیمت را به ثبت رسانده است. همه این رشد قیمتها در حالی است که قیمت اونس جهانی در یک ماه گذشته تنها ۰.۳ درصد و در شش ماه اخیر ۱۱.۵ درصد افزایش را تجربه کرده که نشان میدهد بازار ایران تحت تاثیر دلار و از آن مهمتر فضای سفته بازی حاکم بر بازارهای ارز و سکه و طلا، مسیری نگران کننده را طی میکند و متاسفانه از آنجا که هیچ کسب و کار و تولیدی در کشور وجود ندارد که چنین بازدهی بالایی را عاید سرمایهگذاران کند، باید فاتحه تأمین مالی تولید را از طریق منابع خرد برای همیشه خواهند.
البته بازار سهام نیز در دو بازه یک ماهه و شش ماهه گذشته به ترتیب بازدهی ۱۲ درصد و ۳۰ درصدی را ثبت کرده که هرچند این بازدهی در دوره یک ماهه از سایر گزینهها بالاتر است، اما این بازدهی بیش از آن که صرف بخش واقعی تولید شود، بین سهامداران دست به دست میشود و با توجه به سهم پایین افزایش سرمایه نسبت به توزیع سود، باید این بازدهی را نیز ناشی از سفته بازی قلمداد کرد و این موضوعات عادات سوداگری را بر تولید تقدم بخشیده است.
عوامل متعددی در ماههای پیش رو تا پایان سال بر بازارهای ارز و طلا اثرگذار خواهند بود که مهمترین آنها ورود ترامپ به کاخ سفید و تحلیل آثار ناشی از رفتار او بر بازارها توسط سرمایهگذاران است. بازگشت ترامپ احتمالا با تحریمهای بیشتر در حوزه نفت، پتروشیمی، فلزات، حمل و نقل، بانکها و ... است که البته بسیاری از این تحریمها در این مدت هم وجود داشتند، اما به دلیل تسامح و تساهل دولت بایدن در قبال تحریمها، کم اثر شده بودند، اما بازگشت ترامپ به معنای فشار حداکثری بر اقتصاد کشور خواهد بود که اثار آن از همین حالا در بازارهای مختلف قابل رصد است بطوریکه بعد از پیروزی او در انتخابات آمریکا قیمت دلار مسیر صعودی پرشتاب خود را در پیش گرفته و بی وقفه این مسیر را ادامه میدهد.
نکته نگران کننده که شاید دولتمردان هم تصوری از آن نداشته و ندارند، این است که سیاستهایی که در قبال کنترل قیمت دلار در پیش گرفته اند، فی نفسه در شرایط روانی کنونی اثرگذار نیستند و به همین دلیل است که منطق حذف ارز نیمایی و راهاندازی سامانه ارز توافقی که روی کاغذ باید قیمت دلار را کاهش دهد، نتوانست چنین وظیفه ای را به درستی ایفا کند، زیرا تقاضای غیرتجاری (به خصوص دلالی) در کشور به حدی روند صعودی در پیش دارد، که کسر کردن ارز تجاری از آن کمکی به بازار نمیکند.
شماره ۵۷۶ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما